هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگیهای فردی و محیطی در انتقال یادگیری معلمان ششم ابتدایی است. برای بررسی روابط بین متغیرهای مؤثر بر انتقال یادگیری، پژوهش با روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم ابتدایی ناحیه یک و دو شهر اردبیل میباشد که در دورههای آ چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگیهای فردی و محیطی در انتقال یادگیری معلمان ششم ابتدایی است. برای بررسی روابط بین متغیرهای مؤثر بر انتقال یادگیری، پژوهش با روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم ابتدایی ناحیه یک و دو شهر اردبیل میباشد که در دورههای آموزشی تابستان سال تحصیلی 1393-1392، شرکت کردهاند. با توجه به تعداد سؤالهای پرسشنامه، 205 پرسشنامه به صورت تصادفی بین شرکتکنندگان توزیع شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای حرفهایگرایی معلم، خودکارآمدی معلم، حمایت مدیر، حمایت همکار و انتقال یادگیری استفاده شده است. روایی سازه ابزار با استفاده از تحلیل عامل تأییدی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش و یافتههای تحلیل مسیر در قالب آزمون مدل درونداد و فرضیههای پژوهش بیانگر آن است: حمایت همکار به عنوان یکی از عوامل محیطی مدارس به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق حرفهایگرایی معلمان بر انتقال یادگیری اثر مثبت دارد، اما اثر این متغیر بر خودکارآمدی معلمان معنیدار نمیباشد. همچنین اثر غیرمستقیم حمایت مدیر از طریق حرفهایگرایی بر انتقال یادگیری معلمان مثبت است، اما اثر مستقیم حمایت مدیر و خودکارآمدی بر انتقال یادگیری معلمان معنیدار نمیباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد انتقال آموختهها به محیط کار تا حد زیادی در گرو حرفهایگرایی معلمان و حمایت همکاران از فرایند انتقال و استفاده از آموختهها در کلاس درس است. این نتایج میتواند در جهت بهبود جو مدارس و مدیریت عوامل فردی و محیطی و در نهایت تسهیل انتقال یادگیری مؤثر واقع شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 شرکت کرده بودند که تعداد آنها 74 نفر بود و از این بین داده های مربوط به 55 نفر جمعآوری شد. ابزار اندازه گیری هر دو متغیر پیش بین (ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی محیط کاری) و ملاک (انتقال یادگیری) پرسشنامه محقق بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بر اساس سؤال اصلی پژوهش، تغییر رفتار در این سازمان نامطلوب است و فاصله معناداری با میانگین مطلوب دارد. یافته های مربوط به فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای فراگیر با مؤلفه های شرایط فردی، انگیزه، خودکارآمدی و ادراک بهره وری آموزش، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند. بر اساس فرضیه دوم پژوهش طراحی آموزشی رابطه مثبت و معناداری با انتقال یادگیری داشت و توانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند، محیط کاری نیز با مؤلفه های پشتیبانی های محیط-کاری و مشوق های محیطی، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موج چکیده کامل
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه-یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب كننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی وضعیت موجود و مطلوب انتقال آموزش و اولویتبندی عوامل مؤثر بر آن در شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداخته است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر بودند، از میان آ چکیده کامل
این مقاله به بررسی وضعیت موجود و مطلوب انتقال آموزش و اولویتبندی عوامل مؤثر بر آن در شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداخته است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر بودند، از میان آنان طبق جدول مورگان 220 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل دو پرسشنامه مجزا شامل پرسشنامه سیستم انتقال یادگیری با 46 گویه و پرسشنامه مقایسه زوجی با 16 عامل می باشد. نتايج حاصل از اجراي آزمون آماري t تک نمونه نشان داد که عوامل سازماني به همراه مؤلفههاي آن شامل نتايج فردي مثبت، نتايج فردي منفي، تصديق سرپرست و بازخورد سرپرستان/ مربیگری عملکرد در شرکت ملی صنایع پتروشيمي در وضعيت نامطلوبي قرار دارند. لکن مؤلفههاي حمايت همکار و حمايت سرپرست/ مديران در وضعيت مطلوبي ميباشد. عوامل آموزشي به همراه مؤلفه استعداد فردي براي انتقال در وضعيت مطلوب قرار دارد ولي مؤلفههاي اعتبار محتوا، طرح انتقال و فرصت کاربرد در يادگيري در وضعيت نامطلوبي قرار دارد. عوامل فردي به همراه مؤلفههاي آن شامل آمادگي يادگيرنده، خودکارآمدي عملکرد، انگيزش انتقال، انتظارات نتايج عملکرد و انتظارات تلاش عملکرد در شرکت پتروشيمي در وضعيت مطلوبي قرار دارد و در نهایت نتايج حاصل از بکارگيري تکنيک فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی نشان داد عوامل سازمانی، عوامل آموزشی و عوامل فردی به ترتیب در اولویت اول، دوم و سوم بر روی انتقال یادگیری قرار دارند.
پرونده مقاله
بیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گ چکیده کامل
بیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمانهای درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روششناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر میباشد. در این پژوهش از نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخشها و نسبتها تعداد نمونه هر یک از بخشها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶآفرینی ﭼﻮي و ﻟﻲ (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده میباشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانشآفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و میتوانند نقش تبیین کنندهای را ایفا کنند
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش شناسایی رابطه بین استقلال شغلی کارکنان با عملکرد فردی و سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری فردی و سازمانی است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان همدان و ا چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسایی رابطه بین استقلال شغلی کارکنان با عملکرد فردی و سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری فردی و سازمانی است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان همدان و اداره کل امور مالیاتی استان همدان به تعداد 605 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 235 آزمودنی تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از پنج پرسش نامه استقلال شغلی، یادگیری فردی، یادگیری سازمانی، عملکرد فردی و عملکرد سازمانی استفاده شد. براي تعیین روایی پرسش نامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و جهت سنجش ميزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، كه به ترتیب 89/0، 92/0، 93/0، 87/0 و 91/0 برآورد گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که: اثر مستقیم استقلال شغلی بر یادگیری فردی، یادگیری سازمانی، عملکرد فردی و عملکرد سازمانی مثبت و معنادار می باشد. به علاوه، اثر غیرمستقیم استقلال شغلی بر عملکرد فردی و سازمانی با میانجی گری یادگیری فردی مثبت و معنادار است. افزون بر این، اثر غیرمستقیم استقلال شغلی بر عملکرد فردی و سازمانی با میانجی گری یادگیری سازمانی مثبت و معنادار می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، مدیران سازمان ها می توانند در فرایند حمایت از استقلال شغلی کارکنان بر مکانیسم های یادگیری فردی و سازمانی تمرکز نمایند و از این طریق عملکردهای فردی و سازمانی را ارتقاء دهند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیتهای روش پژوهش نظریه زمینهای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکتکنندگان دورههای آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و چکیده کامل
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیتهای روش پژوهش نظریه زمینهای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکتکنندگان دورههای آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحليل يافتهها نشان میدهد کارکنان بر مبناي عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفهای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفهاي مشاركت ميكنند. مشاركت آنها در آموزش و يادگيري حرفهاي از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت ميپذيرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالادستی آموزش، شایستهسالاری و چگونگی اجرای قوانین بستري خاص براي راهبردهاي آموزش کارکنان و مدیران فراهم ميآورند. همچنين راهبردهاي ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیتسازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزمهای انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمانبندی آموزش، روشهای بینفردی، آموزش بینالمللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرشسنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرايط مداخلهگر سازماني مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازیکاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. يافتههاي پژوهش نشان داد راهبردهاي اثربخشی آموزش در كنش و واكنش سازنده با عوامل زمينهاي و محيطي پيامدهاي مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکلگیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و چکیده کامل
هدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحبنظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، بهصورت نمونهگیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل همزمان مصاحبهها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشتنگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکتکنندگان و تکنیک مثلثسازی تحلیلگر، از اعتبار تحلیلها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مهمترین علل بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمانبندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینهساز بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بیتفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمالکاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتارهای انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایهگذاریهای آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است.
پرونده مقاله
حاضر با هدف تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به روش شبه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز پارس استان تهرا چکیده کامل
حاضر با هدف تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به روش شبه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به تعداد 700 نفر بود که بر مبنای نظر کرسول (2011) 36 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) گمارش شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سنجش انگیزش یادگیری دارای 20گویه با مقیاس 7 درجه ای و پرسشنامه میزان یادگیری به صورت پیش آزمون و پس آزمون با 9 سوال به صورت تشریحی بود که روایی صوری توسط تعدای از شرکت کنندگان پژوهش و محتوایی آن نیز توسط استاد راهنما و چند نفر از صاحبنظران تأیید شد. همچنین پایایی پرسشنامه، سنجش انگیزش یادگیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای به مقدار 0.832 محاسبه شده که مقدار آن قابل قبول است. تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از آمار توصیفی شامل محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی برای تحلیل کواریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس یکراهه انجام گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد بکارگیری روش بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان درآموزش دوره مدیریت مشارکتی در شرکت نفت و گاز پارس مؤثر بوده است.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر یادگیری غیر رسمی کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی و در نهایت اولویتبندی آنها با استفاده از تکنیک سلسله مراتبی گروهی پرداخته است. روش این پژوهش ارزشیابی میباشد. جامعه آماری این پژوهش،336 نفر از کارکنان رسمی است که حجم نمونه با چکیده کامل
این مقاله به بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر یادگیری غیر رسمی کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی و در نهایت اولویتبندی آنها با استفاده از تکنیک سلسله مراتبی گروهی پرداخته است. روش این پژوهش ارزشیابی میباشد. جامعه آماری این پژوهش،336 نفر از کارکنان رسمی است که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 181 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردید. تعداد 143 پرسشنامه بازگشت دادهشده، قابل بررسی بودهاست. ابزار گردآوری دادهها شامل دو پرسشنامه مجزا، پرسشنامه عوامل مؤثر بر یادگیری غیررسمی با 30 گویه وپرسشنامه مقایسات زوجی با 7 عامل میباشد نتایج حاصل از آزمون آماری t تک نمونهای نشانداد عوامل فرهنگی، هنجارها و ارزشهای اجتماعی، نوع صنعت، انگیزشی، فردی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. ولی مؤلفههای سبک رهبری و سازمانی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. در نهایت نتایج حاصل از بهکارگیری تکنیک فرایند سلسله مراتب گروهی نشان داد رهبری، فرهنگی، سازمانی، فردی، انگیزش، ارزشها و هنجارهای اجتماعی و نوع صنعت به ترتیب در اولویت اول تا هفتم قرار دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کت چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کتابخانهای، مصاحبه نیمهساختاریافته، پرسشنامه محقق ساخته عوامل موثر بر تداوم استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی، روایی محتوایی از طریق مرور جامع ادبیات و قضاوت خبرگان، و روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی بدست آمد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد شد. تحلیل دادههای کیفی از طریق کدگذاری صورت گرفت. تحلیل دادههای کمی نیز با استفاده از نرمافزار SPSS و LISREL انجام شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی که شامل تحلیل عاملی اکتشافی برای تعیین عوامل و مولفههای مدل و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری برای ارائه مدل از طریق نرمافزار LISREL استفاده شده است. یافتهها نشان دادند که از نظر متخصصان کیفیت سیستم، حمایت سازمانی و عملکرد مورد انتظار با فراوانی12، اولویت اول را به ترتیب در عوامل سیستمی، عوامل سازمانی و عوامل فردی دارند. همچنین سن نیز با فروانی 7 در بین عوامل جمعیتشناختی (دموگرافیک) اولویت اول را دارد. سهم «عوامل سیستمی»، «عوامل سازمانی»، «عوامل انسانی» و «عوامل جمعیتشناختی»، برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی به ترتیب 48/0، 36/0، 28/0 و 19/0 بود. در نهایت مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در ستاد سازمان امور مالیاتی کشور بر اساس عوامل موثر و مولفههای آن ارائه گردید.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس جدول مورگان 102 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. چند درس از کتاب زبان انگلیسی به عنوان محتوای آموزش انتخاب گردید و پیش از آموزش، از هر دو گروه پیش آزمونی گرفته شد. گروه گواه مطابق معمول، بر اساس سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند. اما یادگیری گروه آزمایش با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند به-واسطه ابزارهای سیار (تبلت و موبایل) بود. بعد از آموزش، پس آزمونی برگزار شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم-افزارSPSSv.18، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آماری T مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد نمرات درس زبان انگلیسی گروه آزمایش که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار آموزش دیدند، بیش از نمرات درس زبان انگلیسی گروه گواه که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند بود (3.353t= و 0.001sig.=). بنابراین، می توان گفت پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار اثرات مثبتی بر آموزش دارد.
پرونده مقاله
رایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر چکیده کامل
رایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر امکانات رایانش ابری به منظور آموزش و یادگیری منابع انسانی میباشد. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته و روش مورد استفاده، پژوهش نظریهای میباشد. برای شناسایی عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری با متخصصین حوزههای آموزش سازمانی و کسب و کار مصاحبههای نیمه ساختار یافته سازماندهی شد. شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند. مصاحبهها با روش کدگذاری باز سازماندهی شدند. در این پژوهش به منظور محاسبه پايايي كدگذاريهاي انجام شده در مصاحبههاي تخصصی، از روش پايايي بازآزمايي استفاده شد. سطح توافق (PAQ) مساوی با عدد 0.83 میباشد که نشان دهنده سطح بالایی از توافق درونی دارد. در مرحله دوم برای انسجام بخشی به دادهها و تعیین ارتباط عناصر مدل از ساختار و روش مدیریت تعاملی (IM) و نرمافزار الگوسازي ساختاري تفسیري (ISM) استفاده شد. و در بخش سوم که مرتبط با بخش کمی پژوهش میباشد از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرمافزار (Expert Choice) برای وزندهی به عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری استفاده گردید. براساس نظر اجماعی مدل جامعی موسوم به BOM برای ارائه خدمات یادگیری مبتنی بر رایانش ابری ارائه گردید که عناصر اصلی مدل به ترتیب اهمیت و وزن عناصر در مدل، شامل ابزارها و مكانيزمهاي یادگیری فناورانه (0.215)، استقرار نظام برنامهریزی درسی (0.208)، طراحی خدمات یادگیری (0.151)، خدمات پشتیبانی یادگیری (0.105)، ارزیابی عملکرد نظام یادگیری (0.074)، مکانیزمها و ابزارهای انگیزشی بهرهبرداری از فضای ابر برای یادگیری (0.068)، ابعاد حقوقی بهرهبرداری از فضای ابر (0.046)، مدیریت كسب و كار خدمات یادگیری (0.040)، ارزشیابی برنامه درسی (0.038) و بازاریابی، تبلیغات و فروش خدمات يادگيري (0.033) میباشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در بانک مسکن میباشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونهگیری هدفمند، فرایند مصاحبه با خبرگان چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در بانک مسکن میباشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونهگیری هدفمند، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع تا هنگام شناسایی و توصیف کامل ابعاد، مؤلفهها و شاخصها و حصول اشباع نظری استمرار یافت. برای تعیین چارچوب منطقی از مجموع دادههای گردآوری شده، مراحل شناسایی، یادداشت برداری و طبقهبندی مفاهیم انجام شد. بدین منظور اطلاعات بدست آمده تجمیع و متون مورد بررسی مجدد قرار گرفته و بصورت دستههای عمدهتر طبقهبندی شد. در نهایت، دستهها بازبینی و موارد تکراری حذف، موارد مشابه و کوچکتر ادغام و ابعاد موضوع مشخص و در چارچوب مؤلفهها و شاخصهای بدست آمده سطحبندی شدند. بر اساس نتایج حاصله، مدل استخراجی دارای 4 بُعد، 5 مؤلفه و 30 شاخص برای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی میباشد. پس از نهایی شدن تحلیل دادهها و استخراج مدل مفهومی، به منظور سنجش اعتبار مدل با 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران بانک در قالب یک گروه کانونی درخصوص ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مدل هماندیشی و توافق صورت پذیرفت.
پرونده مقاله
در دنیای امروز همواره سازمانها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، براي انطباق با این تغییرات به یادگیري و بهکارگیری دانش و فناوري جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنهشده و داراي اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و چکیده کامل
در دنیای امروز همواره سازمانها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، براي انطباق با این تغییرات به یادگیري و بهکارگیری دانش و فناوري جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنهشده و داراي اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و اقدامات مناسبی را جهت کاهش یا حذف میزان وابستگی به آن انجام دهند. هدف اصلی پژوهش تأثیر یادگیری زدایی بر توسعه کارکنان سازمان کار و رفاه اجتماعی استان البرز است. مؤلفههای یادگیری زدایی شامل آگاهی، توقف توسعه دانش منسوخ، ترک کردن، ایزوله کردن، یکپارچهسازی، ترغیب استفاده از دانش جدید است که در این پژوهش به بررسی اثر این مؤلفهها بر توسعه و توسعه کارکنان پرداختهشده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی - همبستگی به شمار میآید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل سرپرستان، مدیران و کارکنان در سازمان کار و تأمین اجتماعی استان البرز به تعداد 1230 نفر است. بهمنظور تعيين حجم نمونه در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد که بر اساس تعداد جامعه آماری، حجم نمونه موردنظر بر مبنای جدول مورگان 293 نفر برآورد شده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده از نرمافزار مدلسازی معادلات ساختاری ایموس استفاده گردید. نتايج پژوهش نشان داد که یادگیری زدایی و ابعاد آن بر توسعه کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
پرونده مقاله
آنچه از بررسی آموزش رسمی و غیررسمی مسلم است تفاوت فاحش سهم این دو نوع یادگیری است. به طوری که تحقیقات مختلف نشان می دهند بیشترین سهم یادگیری معلمان از طریق روش های آموزش غیررسمی حاصل می شود. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی چکیده کامل
آنچه از بررسی آموزش رسمی و غیررسمی مسلم است تفاوت فاحش سهم این دو نوع یادگیری است. به طوری که تحقیقات مختلف نشان می دهند بیشترین سهم یادگیری معلمان از طریق روش های آموزش غیررسمی حاصل می شود. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه است. به این منظور، با به کارگیری رویکرد روایتی و ابزار مصاحبه های واقعه محور، تجربه های ده نفر از معلمان شایسته دوره اول متوسطه در ارتباط با روش های یادگیری غیررسمی آنان شناسایی شده است . پس از کدگذاری سه مرحله ای، در مجموع هفت مقوله و 15 روش یادگیری برای معلمان دوره متوسطه شناسایی شد. به منظور اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره متوسطه 356 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد روش های یادگیری تعامل با معلمان با تجربه و توانمند، یادگیری از طریق تعامل و گفت وگو با دوستان تخصصی خارج از مدرسه و منطقه، یادگیری از طریق طرح مسائل و مشکلات کاری در حلقه های علمی، یادگیری از طریق انجام تحقیق شخصی در خصوص مشکل پیش آمده در کلاس چهار روش یادگیری با اولویت بالاتر در بین معلمان دوره متوسطه است.
پرونده مقاله
هدف این مطالعه، شناسایی و بررسی عوامل فردی مؤثر در انتقال یادگیری به محیط کار برای بهبود عملکرد و توسعه شایستگی های مرتبط با حوزه ی شغلی می باشد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه ی آماری کلیه کارکنان حوزه حمل و نقل و ترافیک استان تهران به تعداد 910 نفر می باشد. نمونه آمار چکیده کامل
هدف این مطالعه، شناسایی و بررسی عوامل فردی مؤثر در انتقال یادگیری به محیط کار برای بهبود عملکرد و توسعه شایستگی های مرتبط با حوزه ی شغلی می باشد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه ی آماری کلیه کارکنان حوزه حمل و نقل و ترافیک استان تهران به تعداد 910 نفر می باشد. نمونه آماری به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای از طریق فرمول کوکران و به تعداد 270 نفر (کارکنانی که حداقل6 ماه و حداکثر یکسال از گذراندن دوره های آموزشی آنها گذشته)، انتخاب شدند. گردآوری داده ها به صورت مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته با تائید روایی محتوا توسط چند تن از محققان علوم تربیتی و مدیریت و پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ (0.77) بدست آمد. به منظور شناسایی عوامل فردی از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تاییدی و برای تعیین مناسب ترین عامل ها از چرخش واریماکس استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد: مولفه های خودکارآمدی، انتظارات از نتایج عملکرد، توانایی شناختی، نگرش شغلی، جهتگیری، تعهد سازمانی، آمادگی یادگیرنده، ویژگیهای شخصیتی، منبع کنترل، احساس مثبت، خودآگاهی، ویژگیهای جمعیت شناختی، دریافت از منابع یادگیری، گشودگی تجربه، انگیزش انتقال، سودمندی و ارزش ادراک شده و هدف محوری غیر از مولفه های مقاومت در برابر تغییر و سطح انگیزش، از عوامل فردی مؤثر بر انتقال یادگیری میباشند. براساس نتايج به دست آمده از آزمون فریدمن نیز عامل«تعهد سازمانی» با میانگین 76/12 بیشترین تأثیر و عامل«سطح انگیزش» با میانگین 58/4 کمترین تأثیر را بر انتقال یادگیری داشته است.
پرونده مقاله
هدف اين مقاله بررسي تطبيقي رسالت ها و شيوه هاي آموزش مراکز رشد حرفه اي اعضاي هیئت علمي در دانشگاه هاي برتر جهان مي باشد. به منظور دستيابي به اين هدف 15 دانشگاه برتر دنيا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندي شانگهاي از پنج قاره جهان انتخاب شد و مراکز رشد حرفه اي اين دانشگ چکیده کامل
هدف اين مقاله بررسي تطبيقي رسالت ها و شيوه هاي آموزش مراکز رشد حرفه اي اعضاي هیئت علمي در دانشگاه هاي برتر جهان مي باشد. به منظور دستيابي به اين هدف 15 دانشگاه برتر دنيا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندي شانگهاي از پنج قاره جهان انتخاب شد و مراکز رشد حرفه اي اين دانشگاه ها در دو حيطه رسالت ها و اهداف و شيوه هاي آموزش مورد بررسي قرار گرفت. روش مورد استفاده در اين مطالعه تطبيقي- تحلیلی بوده است. در اين روش اطلاعات مورد نياز پژوهش با استفاده از اسناد و مدارک موجود جمع آوري شده است، سپس به صورت مقوله هاي مجزا طبقه بندي و مورد بررسي، تحليل و مقايسه قرار گرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد ارتقاي کيفيت تدريس و يادگيري، ارتقاء پژوهش هاي دانشگاهي در حيطه تدريس و يادگيري و استفاده از تکنولوژي هاي جديد در تدريس و يادگيري سه هدف عمده ايجاد مراکز يادگيري و تدريس در دانشگاه هاي مورد بررسي بوده است. مهم ترين روش هاي آموزش برگزاري کارگاه، کنفرانس، سمينار و مشاوره، منتورینگ و دوره هاي مهارت آموزي می باشد.
پرونده مقاله
رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش ه چکیده کامل
رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیري در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک هاي هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبناي آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود.
پرونده مقاله
یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگی چکیده کامل
یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفهای کارکنان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش 924 نفر از کارکنان شرکت خدمات ارتباطی است که 272 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و 260 نفر پرسشنامه استاندارد الکترونیکی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد وضعیت شرکت از نظر یادگیری الکترونیکی و توسعه حرفهای مثبت و در شرایط قابل قبولی است. قابلیت کاربرد و صمیمت ادراکشده، بالاترین نمره و شایستگی ادراکشده پایین نمره را داراست. یادگیری الکترونیکی در سه خردهمقیاس رضایت کاربر، صمیمیت ارتباط ادراکشده و علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی بر افزایش توسعه حرفهای کارکنان بیشترین تأثیر را داشته است. تداوم یادگیری الکترونیکی در شرکت خدمات ارتباطی از اثربخشی نسبتاً بالایی برخوردار است و به ترتیب مولفه ارتباط ادراکشده، قابلیت کاربرد، انگیزه درونی، علاقه به یادگیری الکترونیکی، خودمختاری ادراکشده، رضایت کاربر،کیفیت اطلاعات و شایستگی ادراکشده دارای بیشترین میانگین بودهاند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی عوامل موثر فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM در شرکت سیمان شرق انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و به لحاظ هدف، پژوهشی اکتشافی با روش تحلیل تم است که در آن با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته تعداد چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی عوامل موثر فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM در شرکت سیمان شرق انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و به لحاظ هدف، پژوهشی اکتشافی با روش تحلیل تم است که در آن با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته تعداد 25 نفر از مدیران شرکت سیمان شرق و خبرگان و صاحبنظران در این حوزه به روش انتخاب نمونه تصادفی ساده انتخاب شدهاند یافتههای تحقیق حاکی از هفت تم اصلی یا همان عوامل موثر در فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM میباشد. این هفت تم عبارتند از عوامل ساختاری، عوامل رفتاری، عوامل محیطی، فرآیند ها، خروجی، اثر و پیامد که کدهای شناسایی شده از این تم های اصلی در متن حاصل از مصاحبهها، تعداد 146 کد استخراج گردید سپس بر اساس میزان تشابه مفهومی، دسته بندی و ترکیب شده تعداد 75 مفهوم استخراج شد. سپس نقش هر یک از زیر مقولهها در ایجاد یک فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM بررسی شد.
پرونده مقاله
یکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت چکیده کامل
یکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت کارکنان از دورهها، تعداد قبولشدگان در آزمونهای حرفهای، و امثالهم نمیتواند مدیران را اقناع کند که آموزش توانسته نقش تاثيرگذاري در سازمان ایفا کند. لذا این مقاله درصدد است تا بر مبنای مفهوم انتقال یادگیری، شاخص کیفی را به منظور اندازهگیری اثربخشی برنامههای آموزشی ارائهکند. این شاخص که نرخ انتقال یادگیری نام دارد با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین (از طریق محاسبه نمرات یادگیرندگان در اتمام دوره و نمرات ارزیابی پيگيري عملكرد یادگیرندگان طی دورة زمانی 3 تا 6 ماه پس از دوره) قابل استخراج است (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی ساده نام گرفته است). همچنین در صورتیکه بخواهیم علاوه بر یادگیری حاصل از دوره، نقش سایر متغیرها در بهبود عملکرد را محاسبه کنیم، میتوان با بکارگیری رگرسیون چندگانه، تصویر بهتری به دست آورد (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی خوشهای نام گرفته است). مهمترین مزیت شاخص پیشنهادی این است که تحت تأثیر عوامل کمّی نظیر افزایش تعداد دورهها، نفر/ ساعت و امثالهم قرار نگرفته و صرفاً بهبود شرایط کیفی دوره (مدرس، محتوی، شرایط یادگیری، و امثالهم) و محيط كار میتواند موجب افزایش نرخ مذکور شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به منظور گزينش روشهاي مطلوب يادگيري توسعه ي مديران براساس معيارها و ابعادِ اثرگذار با بهرهگيري از تكنيك TOPSIS انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. شرکت ملّي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور گزينش روشهاي مطلوب يادگيري توسعه ي مديران براساس معيارها و ابعادِ اثرگذار با بهرهگيري از تكنيك TOPSIS انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. شرکت ملّي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران به عنوان جامعه آماري انتخاب گرديده و با استفاده از روش نمونه گيري هدف مند قضاوتی 15 نفر از مدیران و خبرگان در حوزه های مرتبط با یادگیری و توسعه مدیران برای مصاحبه برگزیده شدند. گردآوری دادهها با استفاده از دو روش کتابخانه ای یا اسنادی به منظور مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی مشتمل بر مصاحبه های ساختاریافته، توزیع و جمعآوری پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسش نامه از سوی خبرگان سنجیده و از طریق تطبیق با ادبیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن توسط تکرار دوباره آزمون تأیید شد. جهت تجزيه وتحليل داده ها و شناسايي وزن معيارهاي اثرگذار بر روش هاي يادگيري و تعيين اولويت آن ها از روش BWM و شناسايي ضريب نزديكي و اولويت هر يك از روش هاي يادگيري از تكنيك TOPSIS و نرم افزار Excel استفاده شد. يافته هاي پژوهش حاکی از آن است که روش بازي و شبيه سازي، مطلوب ترين روش يادگيري براي اجراي برنامه هاي توسعه ای مدیران در شرکت می باشد.
پرونده مقاله
مساله و هدف: کنارگذاشتن دانش های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دا چکیده کامل
مساله و هدف: کنارگذاشتن دانش های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی پرداخته شد.
روش شناسی: در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد زمینه یادگیری زدایی و سرمایه انسانی سگارا-ناوارو (2017) و پرسشنامه نوآوری سازمانی یانگ و احمد (2004) استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه کارکنان دانشگاه رازی به تعداد 585 نفر و با استفاده از جدول مورگان 230 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش معادالات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار (PLS) صورت گرفت.
یافته ها : زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد همچنین اثر مثبت و معنادار بین سرمایه انسانی و نوآوری سازمانی را تأیید می نماید و در نهایت اثر مثبت و معناداری بین زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش سرمایه انسانی را نشان می دهد.
نتیجه گیری: در راستای ارائه خدمات نوآورانه مدیران و کارکنان دانشگاه باید دانش قدیمی خود را کنار گذاشته و از دانش جدید و بروز استفاده نمایند. لذا اتخاذ رویکرد نوآوری در دانشگاه ها منجر به ارتقا شایستگی های نیروی انسانی، علمی و فناورانه می شود. این تأثیر در نهایت منجر به بهبود وضع اقتصادی و گامی در جهت تغییر رویکرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سوم و کارآفرین می گردد.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش شناسایی انواع فرهنگهای یادگیری محیط کار در سازمانهای ایرانی میباشد. روش تحقیق گراندد تئوری از نوع کلاسیک است که توسط گلیزر مطرح شده است. برای جمع آوری دادهها، 98 نفر از کارکنان سازمانهای تولیدی، خدماتی و بازرگانی در سه بخش دولتی، خصوصی، و خصولتی چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش شناسایی انواع فرهنگهای یادگیری محیط کار در سازمانهای ایرانی میباشد. روش تحقیق گراندد تئوری از نوع کلاسیک است که توسط گلیزر مطرح شده است. برای جمع آوری دادهها، 98 نفر از کارکنان سازمانهای تولیدی، خدماتی و بازرگانی در سه بخش دولتی، خصوصی، و خصولتی در طول یک دوره 4 ساله مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبهها از نوع نیمهساختاریافته یا عمیق بود، به طوری که چند سوال کلی از تمامی شرکتکنندگان در پژوهش پرسیده شد و سوالات بعدی بر اساس شرایط مصاحبه و دادههای کسب شده مطرح میشدند. نمونهگیری در پژوهش حاضر به صورت هدفمند و با به کارگیری دو راهبرد نمونه گیری با حداکثر تنوع و نمونهگیری نظریهای انجام شده است. نهایتاً دادههای حاصل نیز به طور مستمر با استفاده از دو راهبرد بازبینی اعضاء و ممیزی همکاران اعتباربخشی شدند. تحلیل دادههای این پژوهش بر اساس چارچوب گراندد تئوری کلاسیک (گلیزی) در دو گام کدگذاری جوهری و کدگذاری نظریهای صورت پذیرفت. براساس تحلیلهای صورت گرفته، انواع فرهنگهای یادگیری در سازمانهای ایرانی به شرح ذیل می باشند: فرهنگ یادگیری بازدارنده، فرهنگ یادگیری جزمگرایانه، و فرهنگ یادگیری الزامآور. عوامل موثر در شکل گیری این فرهنگ ها را میتوان رویکرد مدیران، نگرشهای همکاران و انتظار نسبت به ارتقاء در محیط کار دانست.
پرونده مقاله
فناوریهای دیجیتال به بخش مهمی از آموزش تبدیل شده است و فعالان آموزشی توجه ویژهای به این فناوریها دارند تا بتوانند مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری را افزایش دهند. ویدیو به عنوان پرطرفدارترین رسانه آموزش الکترونیکی است اما با گسترش فناوری ویدیوی ت چکیده کامل
فناوریهای دیجیتال به بخش مهمی از آموزش تبدیل شده است و فعالان آموزشی توجه ویژهای به این فناوریها دارند تا بتوانند مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری را افزایش دهند. ویدیو به عنوان پرطرفدارترین رسانه آموزش الکترونیکی است اما با گسترش فناوری ویدیوی تعاملی و با توجه به امکان تعامل بیشتر یادگیرنده با محتوا، بررسی اثرات ویدیوی تعاملی بر مشارکت یادگیرندگان، حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که از میان ویدیوی خطی و ویدیوی تعاملی کدامیک بر مشارکت یادگیرندگان تاثیر بیشتری میگذارند و آیا این تاثیر در سبکهای یادگیری مختلف تفاوتی دارد. به همین منظور در یک طرح آزمایشی، یک دوره آموزشی تعاملی، طراحی گردید که نیمی از آن به صورت ویدیوی خطی و نیمی دیگر به صورت ویدیوی تعاملی ارائه شد. جامعه آماری فعالان حوزه آموزش و توسعه بودند که با نمونه گیری هدفمند و به صورت در دسترس 55 نفر انتخاب شدند. یادگیرندگان پس از گذراندن هر قسمت از دوره، پرسشنامه مشارکت را تکمیل و به سوالات چهار گزینهای آزمون دوره پاسخ دادند. روایی این دو ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که به ترتیب فرم ارزیابی مشارکت (0.878) و آزمون (0.824) بود. با استفاده از طرح روش اندازه گیری مکرر و آزمونT همبسته نتایج نشان داد ویدیوی تعاملی در مقایسه با ویدیوی خطی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری، به طرز معناداری موثرتر است و به فعالان آموزش و توسعه سازمان پیشنهاد میشود که از ویدیوی تعاملی استفاده کنند. تاثیرات و کاربردهای نظری و عملی این یافته ها در حوزه آموزش و توسعه سازمانی مورد بحث قرار گرفته است.
پرونده مقاله
نیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در ساز چکیده کامل
نیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در سازمانهای دولتی پرداخته است. عدم توجه به تفاوتهای ماهوی میان مهارتهای نرم و سخت در مرحله نیازسنجی، سبب بروز مشکلات در مراحل بعدی فرآیند توسعه کارکنان خواهد گردید. بر این اساس ابتدا مولفههای مهارتهای نرم منابع انسانی با استفاده از روش مرورنظاممند، شناسایی گردید؛ سپس جهت شناسایی سایر اجزاء نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم، با 23 تن از خبرگان امر آموزش و توسعه منابع انسانی مصاحبه نیمهساختار یافته صورت گرفته و تحلیل مضمون انجام شد. در ادامه نیز اعتبار یافتههای حاصل از تحلیل مضمون با بهرهگیری از روش دلفی و استفاده از آمار توصیفی محاسبه گردید و با دستیابی به اجماع حداکثری پانلیستهای شرکتکننده در تحقیق تائید شد. در نهایت مهارتهای نرم با 20 مولفه، در دو دسته مهارتهای نرم فردی و اجتماعی و اجزاء نیازسنجی با دو مضمون اصلی، چهار مضمون فرعی و هشت کد شناسایی گردید. عدم توجه درخور سازمانهای دولتی به مهارتهای نرم نشاندهنده نیاز این نوع سازمانها به طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی بوده و همچنین شایسته است تا در مرحله نیازسنجی، به مدون بودن مهارتهای نرم در شرحمشاغل سازمان توجه نموده و دستهبندی لازم میان مشاغل مدیریتی و غیرمدیریتی به لحاظ نوع نیاز به مهارتهای نرم مشخصگردد.
پرونده مقاله
بازیگونهسازی یکی از روشهای آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگیهای مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود میبخشد و کانالهای مختلف يادگيري فراگيران را تقویت ميکند. بازیگونهسازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به چکیده کامل
بازیگونهسازی یکی از روشهای آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگیهای مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود میبخشد و کانالهای مختلف يادگيري فراگيران را تقویت ميکند. بازیگونهسازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به شیوه بهتر و مطلوبتری در اختیار فراگیران قرار میدهد در همین راستا این پژوهش با هدف تبیین عناصر و مزایای روش بازی¬گونه¬سازی با استفاده از رویکرد فراتحلیل انجام شدهاست. جامعه¬آماری شامل پژوهش¬های داخلی و خارجی انجام شده در حوزه بازی¬گونه¬سازی است که در ابتدا 79 پژوهش داخلی و 301 پژوهش خارجی شناسایی و دانلود شد و از بین آنها منابع مرتبطتر بهعنوان نمونه آماری، شامل 30 پژوهش داخلی و 65 پژوهش خارجی در مجموع 95 پژوهش انتخاب و تحلیل شدند. این منابع (مقاله، پایاننامه و رساله) كه با جستجوی هدفمند در سایتهای داخلی مانند magiran،sid، noormagz،irandoc، ricest و پرتال جامع علوم انسانی و سایتهای خارجی مانند Proquest،Springer، Sciencedirect،Mdpi، Researchgate، Ieee، Acm، Google scholar انتخاب شدند؛ بهدنبال شناسایی عناصر مهم و پرکاربرد رويكرد بازيگونهسازي و مزایای این رویکرد بود. قابل ذکر است که مقالههای ارائه شده در همایش و کنفرانسها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفتند. با توجه به یافتههای پژوهش، امتیاز، پاداش، چالش، بازخورد، سطحبندي، داستان، تعامل و رقابت با داشتن بيشترين درصد فراوانی مهمترین و كاربرديترين عناصر بازیگونهسازی در آموزش بودند. همچنين ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، ایجاد انگيزه، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، بهبود عملکرد، ایجاد جذابیت و افزایش آن، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوریهای آموزشی، توسعه رشد اجتماعی، توسعه مهارتهای نرم و کاهش اختلال از جمله مزایای بازیگونهسازی در پژوهشها بودند که از بین این موارد، ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، ایجاد انگيزه، بهبود عملکرد، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوریهای آموزشی بيشترين درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار در سازمان بنادرو دریانوردی انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پژوهش نظریه ای بود. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان رشتۀ برنامۀ درسی که ه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار در سازمان بنادرو دریانوردی انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پژوهش نظریه ای بود. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان رشتۀ برنامۀ درسی که همگی دارای مدرک دکتری برنامۀ ریزی درسی هستند و همچنین کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی در سطوح مدیریتی، کارشناسی که حداقل 5 سال تجربه کار در آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان بنادر و دریانوردی را دارا بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، می توان دریافت که ساختار برنامه درسی شامل مولفه های هدف( نیازسنجی، سازگاری فرهنگی و تفاوت های فردی و انعطاف پذیری)، محتوا ( چالش برانگیزی، متناسب و سهولت در دسترس) و ارزشیابی ( تناسب سنجش و ارزشیابی با اهداف، محتوا و منابع یادگیری، وضوح و شفافیت معیارهای سنجش، استفاده از روشهای سنجش و ارزشیابی و سنجش انعطاف پذیر) می باشد. در مورد عوامل موثر بر بر طراحی وتدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی برمدیریت یادگیری در سازمان بنادر و دریانوردی، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل آموزشی از عوامل موثر می باشند.همچنین پارادایم مدیریت یادگیری در مقایسه با مدیریت اموزشی شامل مولفه های یادگیری موثر، دانش مداری، نگرش، عوامل سازمانی، می باشند. اصول و مفروضات الگوی برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های محورهای برنامه درسی، عوامل توسعه ای، ارزش و ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های ویژگی ماهیتی، ویژگی یادگیری و ویژگی محیطی شناسایی شدند
پرونده مقاله
توجه به نظریات یادگیری در آموزش نقش مهمی در طراحی برنامه های درسی دارد. نظریه سازنده گرایی اجتماعی به عنوان نظریه نوین در محیط های آموزشگاهی مورد توجه برنامه ریزان است که نیازمند توجه هر چه بیشتر به شاخص های آن می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص ها و مؤلفه ه چکیده کامل
توجه به نظریات یادگیری در آموزش نقش مهمی در طراحی برنامه های درسی دارد. نظریه سازنده گرایی اجتماعی به عنوان نظریه نوین در محیط های آموزشگاهی مورد توجه برنامه ریزان است که نیازمند توجه هر چه بیشتر به شاخص های آن می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص ها و مؤلفه های فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی می باشند (148 مقاله) که از سال 2012 میلادی و 1390 شمسی تاکنون در مورد فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است که در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 33 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقولهبندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شده است. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات (2012) استفاده شده و ضریب توافق بین ارزشیابان 79 درصد محاسبه گردید. مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی در 8 بُعد، 36 محور و 124 مقوله شامل اهداف، ویژگی های فراگیران، ویژگی مربی، رویکردهای یاددهی-یادگیری، محتوا، محیط، ویژگی های ارزشیابی و عوامل مؤثر شدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهشهای کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد است، طیف مورداستفاده چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهشهای کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد است، طیف مورداستفاده در پرسشنامه پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مولفههای مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهانسازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرمافزار نمونهگیری Spss Sample power برابر با 187 نفر و شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری در دسترس است. ابزار تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهای پژوهش نرمافزار آماری SPSS و AMOS است. بهمنظور عدم وجود تأثیر بین متغیرها و تعمیم نتایج بهدستآمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده، مدل میانجی و مدل مسیر جهت ارزیابی فرضیههای پژوهش و مدل مفهومی پژوهش استفاده شد.. بنابراین با توجه به یافتههای حاصل از پژوهش میتوان اذعان نمود مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار بوده و 31 درصد واریانس پنهانسازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است. ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهانسازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی دارای نقش میانجی جزئی است.
پرونده مقاله
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی میشود. این مقاله با بهرهگیری از روش آمیخته ابتدا با استفاد چکیده کامل
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی میشود. این مقاله با بهرهگیری از روش آمیخته ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون، به دنبال ارائه دستهبندی جامعی از عوامل اثربخش در سیستم آموزش الکترونیکی بوده و سپس با استفاده از روش تاپسیس به دنبال رتبهبندی آن عوامل بوده است. از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر زمان پژوهش مقطعی است. مشارکتکنندگان در پژوهش کارکنان، اساتید و دانشجویان مقاطع مختلف در رشتههای گوناگون دانشگاه تهران بودهاند که بهصورت هدفمند و از نوع حداکثر تنوع انتخاب شده و بعد از اشباع نظری به تعداد 15 نفر رسیدند. گردآوری دادهها نیز از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. با تحلیل یافتههای بهدستآمده 43 مضمون سازماندهنده از کدها استخراج شد که با فرایند رفتوبرگشت محققین به 6 مضمون اصـلی یا فراگیر دست یافتند. در نتیجه رتبهبندی نیز عوامل: استانداردسازی آموزش الکترونیکی، تعامل محتوا، مستندسازی و نظارت بر آموزش و عوامل پداگوژی و طراحی آموزشی داری بیشترین تأثیر و عوامل: افزایش سودمندی درک شده، ارتقا فردی و مهارتی و یادگیری شبکهای دارای کمترین تأثیر هستند.
پرونده مقاله
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ار چکیده کامل
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانش¬بنیان بود. بهمنظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفههای محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت¬های دانشبنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت¬های دانش¬بنیان هستند. هر یک از این مؤلفهها در برگیرنده زیر مؤلفههایی بوده که یادگیری در شرکت¬های دانش¬بنیان را تحت تأثیر قرار می¬دهند لذا با توجه به زیرمولفه¬ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آنکه تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت¬های دانشبنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت¬های دانشبنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت¬های دانش¬بنیان دارا بودند؛ بنابراین میتوان نتیجهگیری گرفت که توجه به مؤلفههای شناسایی شده به همراه زیر مؤلفههای آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانشبنیان ایفا مینمایند.
پرونده مقاله